ساخت وبلاگ
ما از کجا باید متوجه بشیم حرف هایی که به شخصی زدیم کامل متوجه شده؟ و چطوری باید ازش بپرسیم و بازخورد بگیریم که بهش بر نخوره؟آخه توی خیلی از مواقع وقتی به شخصی بگیم “فهمیدی چی گفتم؟” یا “حرف منو متوجه میشی؟” احتمالا بهش بر میخوره.حالا می‌دونید تو اینجور موارد باید چیکار کنیم تا حس بدی رو برای طرف مقابل‌مون به وجود نیاریم؟این که یک چیزی رو بارها و بارها برای شخصی تکرار کنیم دوتا حس بد به افراد دست میده. اول اینکه، افراد حس میکنند ما اونها رو احمق و کودن فرض کردیم و دوم اینکه تکرار موضوعی که متوجه شدند باعث خسته شدن‌شون میشه. چون بار اول موضوع رو فهمیدن بار دوم مطمئن شدند دیگه برای بار سوم ممکنه بهشون بر بخوره یا خسته کننده باشه براشون.به جای اینکه چیزی رو ده بار تکرار کنیم:یک بار موضوع رو به ...ادامه مطلب
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : بازخورد, نویسنده : maktabetaali بازدید : 57 تاريخ : يکشنبه 5 آذر 1396 ساعت: 17:00

سمینار:رفع کم حرفی و خجالتبرای شرکت &# ...ادامه مطلب
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maktabetaali بازدید : 56 تاريخ : دوشنبه 15 آبان 1396 ساعت: 22:51

چگونه از دیگران درخواست کنیم همیشه ...ادامه مطلب
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : درخواست, نویسنده : maktabetaali بازدید : 73 تاريخ : يکشنبه 14 آبان 1396 ساعت: 7:27

همونطور که خدمتتون عرض کردم، افرادی که در شروع صحبت و مخصوصا در هنگام احوالپرسی خیلی گرم، محکم و جذاب احوالپرسی می کنند در نگاه اول افرادی هستند که اعتماد به نفس بالایی دارند و افراد دیگه هم وقتی با این رو به رو می شند، انرژی می گیرند. پیشنهاد می کنم ...ادامه مطلب
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : احوالپرسی, نویسنده : maktabetaali بازدید : 66 تاريخ : يکشنبه 30 مهر 1396 ساعت: 21:22

در ادامه به کارآمدترین راه های  می پردازم که به اثبات علم پزشکی نوین و سنتی رسیده است:سکوت کردن یکی از بهترین و کارآمدترین روش ها برای بهبود و ترمیم تارهای صوتی سکوت کردن است. زمانی که تارهای صوتی به دلایلی مثل فشار آوردن بیش از حد به آن، سرفه های شدید (البته بعد از درمان و قطع سرفه) و یا مواردی از این قبیل آسیب دیده باشد، سکوت کردن بهترین روش برای درمان گرفتگی صدا محسوب می شود.مرطوب نگه داشتن تارهای صوتی برای مورد بعدی برای  این است که تارهای صوتیِ خودمون رو مرطوب نگه داریم و مراقب باشیم که خشک نشند.متأسفانه تارهای صوتیِ ما مثل پوست نیستند که بهشون کِرِمِ مرطوب کننده بزنیم تا رطوبتِ خودشون رو حفظ کنند، ما برای اینکه بتونیم رطوبت تارهای صوتیِ خودمون رو حفظ کنیم خوبه که روزانه ۱۶ لیوان آب با دمای وِلَرم (نه سرد نه داغ) بنوشیم و نحوه نوشیدنِ آب هم دقیقا مثل سیستم آبیاری قطره ای در مزارع کشاورزی باید باشه، یعنی لیوانِ آب رو یکباره سر نکشیم، برای مثال یک لیوان آب رو در حدود نیم ساعت بنوشیم.خوردن سوپ های رقیق برای خوردن سوپ های رقیق در زمانی که ما دچار سرماخوردگی شده ایم می تونه روی بهبود صدای ما بسیار موثر باشه و رطوبت مورد نیاز تارهای صوتیِ ما رو تأمین کنه و همینطور گرمای سوپ هم باعث التیام درد گلو میشه. پس خوردن سوپ رو در زمان سرماخوردگی فراموش نکنیم. منبع: سایت  ،  و برگرفته از نوشته:  ...ادامه مطلب
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maktabetaali بازدید : 55 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 15:20

در دسترس قرار دادن وسایل مورد نیاز دقت کردید! بیشتر وقت ها، زمانی که می خواهیم با خانواده یا مهمون هایی که داریم بشینیم سرِ سفره از قبل همه چیز رو آماده می کنیم و موقعی که همه می شینند سرِ سفره یا سرِ میزِ غذا همه چیز روی سفره آماده است.ما هم از همین تکنیک می تونیم برای  استفاده کنیم، یعنی زمانی که کاری رو می خواهیم انجام بدیم تمام وسایل و تجهیزاتی که نیاز هست رو در جلوی دستِ خودمون قرار بدیم و (تقریبا) همه چیز رو ازز قبل براش محیا کنیم تا بتونیم اون کار رو خیلی سریع، بی دردسر، کامل و با حوصله انجامش بدیم.اگر احیاناً ما وسایلی که نیاز داریم در دسترسمون نباشه شاید اون کار رو همش به تعویق بندازیم یا شاید هم انقدر تنبلی کنیم و یا امروز فردا کنیم که اصلا کاری رو انجام ندیم و اون کار رو همش پشتِ گوش بندازیم.این موضوع تقریبا مثل زمانی میمونه که ما همه چیز رو سرِ سفره آماده کردیم و نشستیم، اما وسط غذا متوجه میشیم که مثلا لیوان یا نمک سرِ سفره کمه، معمولا اگه مهمون داشته باشیم میریم نمک یا لیوان رو میآریم اما اگه مهمون نداشته باشیم و یا خودمون تنها باشیم می گیم که ولش کن! نمک که فشارِ خون رو بالا می بره و لیوان هم که نیاز نیست با پارچ آب می خورم و همش بهانه های خیلی منطقی میآریم تا اون کار رو انجام ندیم.بنابراین برای اینکه بتونیم کاری رو انجام بدیم و تنبلی رو کنار بزاریم بهتره که تمام وسایلی که برای اون کار نیاز هست رو برای خودمون آماده کنیم تا به خوبی انجامش بدیم. قانونِ ۵ دقیقهخب حالا شاید براتون سوال باشه که، تکلیف کارهایی که دوست نداریم و مجبوریم انجامشون بدیم چیه؟من چند سالِ قبل حسابدار ارشد یک شرکت سوئیسی معتبر با قدمتی بیش از صد سال بودم، البته در اون زمان عاشقه کارم بودم، ا ...ادامه مطلب
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maktabetaali بازدید : 72 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 15:20

 2تعیین کردن جایزه برای خودمون جهت و یک تکینک و کارِ فوق العاده ای که من عاشقش هستم اینه که، وقتی کاری رو که برای خودم مشخص کردم انجام میدم، به خودم یک جایزه میدم.جایزه هایی که به خودم میدم بر اساس بزرگی و سختیه کاری هست که انجامشون میدم. هر چقدر کار بزرگتر و سخت تر، جایزه هم بزرگتر.جایزه ای که به خودمون میدیم می تونه چیزهایی باشه که ما خیلی دوستشون داریم، مثلا:بستنی –  چیپس – پفک – رفتن به رستوران همراه با خانواده – رفتن به یک سفر تفریحی و هر چیزه دیگه ای که ما رو خوشحال کنه می تونه جایزه ی ما باشه.به عشقه اون جایزه هم که شده کار رو با بالاترین کیفیت و کم ترین زمان انجامش میدم تا به اون جایزه برسم.شما هم این تکنیک رو امتحان کنید، لازم نیست کارهای خیلی بزرگی انجام بدید تا جایزه های خیلی بزرگی هم به خودتون بدید.برای ابتدا از کارها و جایزه های کوچیک شروع کنید تا لذتِ دریافتِ جایزه بره زیرِ زبونتون، به موقع کارهای بزرگ هم انجام میدید و جایزه های بزرگ هم میگیرید.منبع: سایت  ،  و برگرفته از نوشته:  ...ادامه مطلب
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maktabetaali بازدید : 64 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 15:20

شاید براتون سوال شده که چرا ما کالباس رو برش می زنیم؟دلیلش اینه که نمی تونیم یک کالباسِ درسته رو در ماهیتابه قرار بدیم و بخوریم.یک ضرب المثلِ خارجی هست که میگه:می دونید چطور میشه یک فیل رو خورد؟جواب اینه، لقمه لقمهدر روش انجام کارها به روش کالباس بُر هم دقیقا به همین صورت هست، ما نمی تونیم  یک کالباس رو درسته قورت بدیم، بنابراین میآییم با دستگاه کالباس بُر به برش های کوچکتر تقسیمش می کنیم تا بتونیم راحت کالباس ها رو بخوریم.حالا در انجام کارها هم دقیقا به همین صورت هست. ما یک پروژه بزرگ رو نمی تونیم یکهو تمومش کنیم.یک پروژه رو به کارهای کوچیک کوچیک تقسیم می کنیم و بعد انجامش می دیم.مثلا یادمه که در دوران دبیرستان یا دنشگاه، وقتی که می خواستم یک پروژه رو تحویل استاد بدم، یک کله نمی شستم سره اون پروژه تا تکمیلش کنم، چون کارهای دیگه ای هم داشتم که باید انجام میدادم و از طرفی هم انجام دادنِ یکباره اون پروژه امکان پذیر نبود.برای مثال من روزانه ۲ ساعت برای تکمیلِ اون پروژه زمان میزاشتم و کارهایی رو که لازم بود انجام می دادم تا کم کم اون پروژه تکمیل بشه.خودمون هم یک ضرب المثل داریم که میگه:برداشتنِ سنگ بزرگ نشانه نزدن هستبنابراین بهتون پیشنهاد می کنم اگر فکرهای بزرگ بزرگ در سرتون دارید با کارهای کوچیک کوچیک عملیش کنید.منبع: سایت  و برگرفته از نوشته:  ...ادامه مطلب
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maktabetaali بازدید : 50 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 15:20

هسته مرکزی سخنرانی یا موضوع اصلی سخنرانی چیزی است که تمام زیر موضوع ها مربوط به آن می شوند.هسته مرکزی سخنرانی را ما باید خیلی مشخص و واضح تعیین کنیم، چرا که این هسته مرکزی سخنرانی است که مشخص می کند که چه چیزی باید گفته شود و چه چیزی لزومی ندارد که بیان شود.بسیار خب، بعد از اینکه هسته مرکزی سخنرانی رو به صورتی واضح مشخص کردیم، می بایست یک بارش فکری برای تهیه  انجام بدیم.بارش فکری به این معنی است که هر زیر موضوعی که مرتبط با هسته اصلی سخنرانی به ذهنمان می رسد یادداشت کنیم، اصلا هم به این  توجه نکنید که آیا این موردی که به ذهن تان رسیده خوب است یا بد، مسخره است یا نه، هر چیزی که به ذهن تان رسید لطفا یادداشت کنید.اگر تایپ تان خوب است پیشنهاد می کنم که در نرم افزار اکسل یا ورد این کار را انجام دهید. اما اگر کامپیوتر دم دستتان نبود ایده هایتان را در یک کاغذ، تخته وایت برد یا موبایل وارد نمایید.تایپ ده انگشتی خیلی می تونه در انجام سریعتر کارها و همچنین پیشرفت شما در جاهای مختلف بهتون کمک کنه. از اونجا که خودم تایپ ده انگشتی را حرفه ای بلد هستم (البته حدود ۱۵ سالی هست که تایپ ده انگشتی را یاد گرفته ام و با تمرین و تکرار حرفه ای شدم) به جرأت می تونم بگم که همین تایپ ده انگشتی در خیلی از جاها و در خیلی از کارها بهم کمک کرده.منبع:  و برگرفته از نوشته:  ...ادامه مطلب
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : سخنرانی, نویسنده : maktabetaali بازدید : 62 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 15:20

 فکر می کنند که همیشه حق با آنها ستسال ها پیش در شرکتی مشغول به کار بودم که انسانِ مغرور و خود شیفته ای در آنجا مشغول به کار بود. به هر حال، در هر جایی، در هر شرکتی و در هر محلی افرادِ مختلف و با اخلاق های جورواجوری حضور دارند که نمیشه کاریش کرد.این فرد همیشه حق به جانب بود و حتی کارهای اشتباهی رو همه که انجام می داد به گردن نمی گرفت و باز هم پافشاری می کرد که کارش درسته.جالبش اینجا بود که از همه هم توقع داشت که بهش توجه کنند و جالب ترش هم این بود که هیچکس بهش توجه نمی کرد و همه بخاطرِ اخلاقی که داشت ازش فراری بودند.متأسفانه افرادی که دچارِ غرور شدند رو به سختی می شه بهشون فهموند که دارند اشتباه می کنند.این فرد همیشه با دروغگویی و چاپلوسی پیشِ مدیرها کارش رو جلو می برد و زمانی هم که کسی از کارمندها و یا کارگرها خلاف میل ایشون رفتار می کردند با دعوا و سر و صدا موفق می شد که به خواسته اش برسه.خوشبختانه در اون شرکت، کارِ من زیاد با ایشون مربوط نمی شد.در جامعه هم افراد مغرور و خودخواهی مثلِ این همکارِ سابق بنده وجود دارند که به هیچ وجه نمیخان قبول کنند که اشتباه کردند و همینطور به هیچ وجه نمی پذیرند که کسی خلافِ میلشون رفتار کنه. سریع عصبانی می شوند و موضع می گیرندیکی از ویژگی های افراد مغرور اینه که خیلی سریع عصبانی می شند و موضع می گیرند، همونطور که خدمتتون عرض کردم، فقط کافیه که کسی خلافِ میلِ افراد مغررو رفتار کنه یا کاری رو انجام بده که به مزاج این افراد خوش نیآد، سریع عصبانی می شند و موضع می گیرند.و باز هم چندین سال پیش  رییسی داشتم که فوق العاده مغرور بود و فکر می کرد که علامه دهره، همیشه حرف حرفِ ایشون بود و حتی اگه کسی از افرادِ شرکت (که اصلا ربطی هم به واحدِ ما نداشتن ...ادامه مطلب
ما را در سایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maktabetaali بازدید : 58 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 15:20